به صورت سنتی گرایشهای سیاسی را با نگرش غالب اقتصادی به دو قطب راست و چپ نقسیم میکردهاند. در این دیدگاه خصوصیتهایی مانند اعتقاد به بازار آزاد، رقابت آزاد، فردگرایی و مالکیت خصوصی را به راستگرایان و مالکیت یا تولید اشتراکی، رقابت محدود و کنترل شده و جمعگرایی را به چپگرایان نسبت میدادند. اما واقعیت این است که به تدریج معلوم شده است این دستهبندیهای یکبعدی به هیچ عنوان جوابگوی تنوع و پیچیدگی گرایشهای سیاسی موجود در جهان امروز نیست. به عنوان مثال در این دستهبندی گرایش فکری صدام حسین و سالوادور آلنده هر دو به طیف چپ تعلق میگیرد. اما همه میدانیم که فاصله بسیاری میان تفکر سیاسی این دو شخصیت وجود دارد. نتیجه اینکه گرایشهای سیاسی دنیای امروز را نمیتوان صرفا با یک متغیر سنجید.
نمودار زیر نمایشگر دستهبندی کلاسیک گرایشات سیاسی است:
به نظر میرسد جای متغیر اجتماعی در اینجا خالی است. نقش فرد و جامعه بدون در نظر گرفتن متغیرهای اقتصادی، میتواند در نگرش سیاسی تاثیرات مهمی بگذارد.
اضافه کردن یک متغیر جدید دردستهبندی نگرشهای سیاسی: دیدگاه اجتماعی نیز تعیین کننده است
با اضافه کردن یک بعد جدید (متغیر جدید) به دستهبندی گرایشهای سیاسی به نوعی صفحه مختصات دست مییابیم. در این صفحه مختصات محور افقی همان محور راست-چپ ذکر شده در بالا بوده که با نگرش اقتصادی تعیین میشود. محور جدید (محور عمودی) محور اقتدارگرایی–آزادیگرایی بوده که با توجه به میزان اولیت دادن به قدرت مرکزی و حاکمیت دولت تعیین میشود. به این ترتیب صفحه مختصات سیاسی به چهار قسمت اصلی تقسیم میگردد:
با این تعریف رییس جمهورها و نخست وزیرهای معروف تاریخ معاصر ایران به این شکل در نمودار قرار میگیرند:
حالا که کمی با این نمودار آشنا شدید، بیایم ببنیم بر اساس جوابهای شما در کجای این نمودار قرار میگیرید: